بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی  و اسمان گرفته

آسمان پرباران چشم هایم 

بی تو بودن را معنا میکنم با شمع ، با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه

بی تو بودن را چگونه می توان تفسیر کرد

وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است؟

بهترین آرایش در زندگی:           

حقیقت -  برای لبها

بخشش -  برای چشمها

 نیکوکاری – برای صورت

 عشق -  برای قلب

 از آنها خوب استفاده کن و به زندگی زیبایی ببخش.

خدایا من در کلبه ی فقیرانه خود چیزی دارم

                              که تو در عرش کبریایی خود نداری

                                              من چو تویی دارم وتو چون خود نداری

بر روی هر پله ای که ایستادم خدا یک پله بالاتر است

 هم برای اینکه خداست و هم برای اینک دست ما را بگیرد.

دکتر علی شریعتی

گنجشک به خداگفت: لانه کوچکی داشتم

  آرمگاه خستگیم سر پناه بی کسیم بود.

 طوفان تو آن را از من گرفت کجای دنیای تو را گرفته بود؟

خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود و تو خواب بودی

 باد رافرستادم لانه ات را واژگون کردآنگاه تو از کمین مار پرگشودی.

 چه بسیار بلاها که از تو به واسطه ی محبتم دور کردم

و تو نادانسته به دشمنی پرداختی.

بگذار س _ ک _ و _ ت قانون زندگی من باشد ...

وقتی واژه ها درد را نمی فهمند ...

من تو را دوست دارم

تو دیگری را دوست داری

و دیگری او را دوست دارد

و در این میان همه تنهاییم

خدایا!مرا متبرک گردان تا عشق ورزیدن و خندیدن را بیاموزم.

به همه,حتی کسانی که مرا درک نکرده اند یا با من بدی کرده و مرا رنجانده اند,عشق ورزم.

مرا بیاموز تا در همه موفقیتها و شرایط زندگی بخندم و بدانم درهر آنچه روی می دهد نیکی نهفته است.

دلم یک کوچه می خواهد...

بی بن بست...

وبارانی نم نم...

ویک خدا...

که کمی باهم راه برویم...

همین!!!

دلم کفش نمیخواهد...

پاپوشی از چمن میخواهد...

دلم باران میخواهد...

دلم هیاهو نمی خواهد...

می خواهد اندکی با سکوت و نسیم و باران قدم بزند...

 همین!